داشتم رندوم توی پستای وبلاگم میگشتم و چشام خورد به چیزی که برای تو نوشتم .. یادمه .. کاملا حسشو یادمه که جای قبلی شهرکتاب بود .. جلوش وایساده بودم و به آفتاب بهاری ای که بوسم میکرد خیره شده بودم و مثل دیوونه ها خالی شدم و فقط دلم تنگ شد .. برای تو
و هیچوقت باهات ازونجا رد نشدم .. اونجا با اینکه هیچ اثری از تو نبود دلم برات تنگ شد اما بعد تو ، توی هیچ جایی که باهم رفتیم پا نذاشتم حتی اگه پاتوقم بود .. شاید اونقدر جذاب بنظر نمیان .. دیگه تورو تو خودشون ندارن
برچسب : نویسنده : latteisablogger بازدید : 75
Take a piece of my heart
And make it all your own
So when we are apart
You'll never be alone
873....برچسب : نویسنده : latteisablogger بازدید : 93
"بهم بگو زندگی قشنگه .. اونا فکر میکنن من همه چی دارم اما من بدون تو هیچی ندارم "
__________
-شایدم دلت میخواد بگم چقدر میخوامت...
زیر لب گفت
-ولی اینا که گفتن نداره...فکر میکردم خود احمقت میدونی
برچسب : نویسنده : latteisablogger بازدید : 82
هرچی که ناراحتش میکرد رو پاک کردم ..
کاش میشد خودمم پاک کنم .. فقط خودم موندم .. فقط .. من لعنتی .. مونده
____________
تنها شدم .. دیگه .. هیچکسو ندارم . آخریش بود
*سعی کرد از ریزش اشکاش جلوگیری کنه و گفت * -تو هیچوقت تنها نمیشی .. من هستم
*گردنشو کج کرد و تلخ لبخند زد* تو خیلی وقته که نیستی
حرفش اونقدر تلخ و متاسفانه واقعی بود که اشکهای متوقف شده اون دوباره شروع به ریزش کردن ..
873....برچسب : نویسنده : latteisablogger بازدید : 84
دلم یکیو میخواد پایه نوشتنام باشه و باهاش کلی حرف بزنم و سناریو بسازم ولی دیگه هیچکیو واسه اینکار ندارم و راستش حوصله حرف زدنم با ادمای جدید ندارم
873....برچسب : نویسنده : latteisablogger بازدید : 80
تولد سهونه و من در اوخورا ترین حالت ممکنم ..
سوپردیکِ اکسو ، مکنه ای که هیونگه ، کسی که هیونگاشو روی دست میچرخونه ، بیبیِ بیون بکهیون که از غذای خودش بهش میده و وقتی گریه میکنه همه هیونگاش عین فرشته ها دورش میگردن و بغلش میکنن ، کسی که همه اکسوالا و دوستاش و هر آدمی که میشناسه عاشقشن .. کسی که 'من همیشه خدا چسناله میکنم یه سهون هیونگ بدین بهم' و بایس دوران هیتم :))))) *الویز* !!! ، یهت ترین اوهورات ها ! ، تولدت مبارک و امیدوارم 26 سالگی واقعی و 27 سالگی کره ای خوبی رو بگذرونی . عاشقتم ♡♡
برچسب : نویسنده : latteisablogger بازدید : 76
من دیگه حتی نمیدونم استایل موردعلاقم برای دنس چیه .. من دیگه هیچی نمیدونم
873....برچسب : نویسنده : latteisablogger بازدید : 80
برچسب : نویسنده : latteisablogger بازدید : 76
صورت کوچولوش وقتی تازه از خواب بیدار شده انقدر کیوته که دلم میخواد انقدر بچلونمش تا چیزی ازش نمونه !
873....برچسب : نویسنده : latteisablogger بازدید : 75
شخصیتش جوری عوض شد که ترسناک بود .. از اینکه مردم بی گناه به خاطرش کشته بشن نمیترسید .. دیدن خون ، جذبش میکرد .. شاید بخاطر خون روی لباس اون پسر قدبلند تصمیم گرفت باهاش بخوابه .. عطش خون و جنون اونو دربرگرفته و پسر روبروشم اینو میدونست .. اون از آدمای روانی خوشش میومد ، آدمایی مثل خودش . هردو با نگاهای بی حسشون نیشخند میزدن و مرد کوچکتر نمیدونست که وارد چه بازی ای شده ~!
_________
873....برچسب : نویسنده : latteisablogger بازدید : 85